[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله ی رنگو
سیاهچالهها، این غولهای کیهانی، از دیرباز ذهن دانشمندان را به خود مشغول داشتهاند. این اجرام آسمانی با چگالی بسیار بالا و گرانشی بینظیر، قوانین فیزیک را به چالش کشیده و تعداد بسیاری از سوالهای بیجواب را در دل خود جای دادهاند. یکی از بزرگترین معماهای مرتبط با سیاهچالهها، وجود پارادوکسهای متعدد است که تا بحال راه حلی قطعی برای آنها اشکار نشده است.
به نقل از سرویس اخبار نجوم رسانه فناوری تکنا، با این حال، مطالعهای تازه، نظریهای نوین را نقل کرده که میتواند دیدگاه ما را نسبت به ماهیت سیاهچالهها بهکلی دگرگون کند. بر پایه این نظریه، سیاهچالهها امکان پذیر در واقع همان ستارگان یخزده باشند؛ باقی مانده ستارگانی که بعد از مصرف سوخت هستهای خود، بهطور کامل سرد شده و دیگر هیچگونه تابشی از خود ساطع نمیکنند. این اجرام آسمانی که به کوتولههای سیاه نیز معروفند، آخرین مرحله از تکامل ستارهای محسوب خواهد شد.
مدل استاندارد سیاهچاله، که بر پایه نظریه نسبیت عام انیشتین بنا شده است، سیاهچاله را جرمی با چگالی بینهایت (تکینگی) در مرکز و افق رویدادی در اطراف آن توصیف میکند. افق اتفاقات مرزی است که هیچ چیز، حتی نور، نمیتواند از آن بگریزد.
با وجود پذیرفتن گسترده این مدل، برخی از مفروضات آن با مشاهدات و قوانین فیزیک دیگر در تناقض است. برای مثال، مفهوم تکینگی با چگالی بینهایت با اصل محدودیت در فیزیک سازگار نیست. این چنین، پارادوکس تابش هاوکینگ مشخص می کند که سیاهچالهها میتوانند انرژی تابش کنند و در نهایت تبخیر شوند، اما این اتفاق با مفهوم افق اتفاقات و اصل پایستگی اطلاعات در تضاد است. نظریه ستارههای یخزده گفتن میکند که سیاهچالهها فاقد تکینگی و افق اتفاقات می باشند و در واقع ستارههایی می باشند که به علت سرد شدن شدید، به حالت پایدار و زیاد چگال رسیدهاند. این نظریه میتواند تعداد بسیاری از پارادوکسهای مرتبط با سیاهچالهها را حل کند.
محققان با قیاس خواص ترمودینامیکی سیاهچالهها و ستارههای یخزده، شباهتهای قابلتوجهی بین این دو اتفاق اشکار کردهاند. آنها اعتقاد دارند که ستارههای یخزده میتوانند همه ویژگیهای قابل مشاهده سیاهچالهها را پیروی کنند، بدون آنکه به مفاهیم متناقضی همانند تکینگی و افق اتفاقات نیاز داشته باشند. این نظریه میتواند تعداد بسیاری از پارادوکسهای مرتبط با سیاهچالهها را حل کند، از جمله پارادوکس تابش هاوکینگ و قضیه اطلاعات. این چنین این نظریه با اصل محدودیت و اصل پایستگی اطلاعات سازگارتر است.
با وجود مزایای زیاد، نظریه ستارههای یخزده تا این مدت در مرحله های اولیه تحقیق قرار دارد و نیاز به بازدیدهای زیاد تر دارد. تا این مدت هیچ مدرک تجربی مستقیمی برای قبول این نظریه وجود ندارد و ساختار داخلی ستارههای یخزده تا این مدت به طور کامل شناخته شده نیست. در آینده، با پیشرفت تکنولوژی و انجام مشاهدات دقیقتر، میتوان به فهمیدن بهتری از ماهیت سیاهچالهها و صحت نظریه ستارههای یخزده دست یافت. نظریه ستارههای یخزده، اگرچه تا این مدت در مرحله تحقیق است، اما میتواند دیدگاه ما را نسبت به سیاهچالهها بهکلی دگرگون کند. این نظریه با اراعه راه حلی برای تعداد بسیاری از پارادوکسهای حاضر، پتانسیل آن را دارد که به یکی از با اهمیت ترین دستاوردهای کیهانشناسی تبدیل بشود.
برای مشاهده تازه ترین خبرها به صفحه اخبار علمی رسانه تکنا مراجعه کنید.
دسته بندی مقالات
[ad_2]