[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله ی رنگو
«شاهین طبری»، رئیس هیئتمدیره «چارگون»، در یادداشتی به قیمت ارتباطات در هنگامه وقوع مشکلاتها پرداخته است. متن کامل این یادداشت را در ادامه میخوانید.
احتمالا هنگامی سخن بگویید از دورکاری میبشود، زیاد تر تصویری از کار منعطف و حتی دلنشین در ذهن ما شکل بگیرد اما دورکاریای که بدون خبر قبلی، بدون برنامهریزی و حتی با ازدسترفتن زیرساختهای حیاتی همانند اینترنت به ما تحمیل بشود، تواناییای نیست که فردی آن را دوست داشته باشد.
حقیقت این است که در این چنین شرایطی، بزرگترین لطمهای که میخوریم، ازدستدادن همان چیزی است که شرکت را در اصل «شرکت» میکند: ارتباطات.
تعهداتی که به هم داریم، کارهایی که برای هم انجام میدهیم و بازخوردهایی که ردوبدل میبشود، شاکله مهم تیم و سازمان را میسازد. هنگامی این مسیرها مسدود بشود، عملاً پیوند ما هم گسسته میبشود.
ما هم در چارگون، همانند تعداد بسیاری دیگر، در ساعات اولیه قطعی اینترنت تأخیرهایی را توانایی کردیم که جنگ و شرایط اختصاصی سرزمین به ما تحمیل کرد اما همین شرایط می بود که مجدد یادآوری کرد وجود زیرساختهایی همانند آوات و دیدگاه که تخصصی برای «تعامل کاری» طراحی شدهاند؛ چه مقدار میتواند بخشی از بحران را مدیریت کند.
از با اهمیت ترین صدمههای این چنین مشکلاتهایی «گسستن از جریان کار و دغدغههای هم» و «جداافتادن از هم» است. در چارگون، برای جلوگیری از این اتفاق، مدیران و همکاران کلیدی را آنلاین گرد آوردیم تا هم مسئولیتها را روشن کنیم هم با آگاهی از حال یکدیگر و همدلی مجدد حس تعلق و همراهیمان را تحکیم کنیم.
شفافیت، تقسیم مسئولیت و نگهداشتن روحیه تیم
اگر بخواهم از تواناییهای شبیه در دنیا و از دل این مشکلاتها مسئله مهم فرد دیگر بیرون بکشم، آن «شفافسازی تعهدات و مسئولیتها» است؛ یعنی نهفقط ابزار تعامل که خود مدل تقسیم کار و شفافیت ماموریت های، باید پیشاپیش چیده شده باشد. این شفافیت حتی در تیمهای پراکنده و تحت سختی هم پشتیبانی میکند افراد سردرگم نشوند.
نگه داری روحیه تیم نیز به همین اندازه مهم است. در این چنین روزهایی امکان پذیر سختی روانی ناشی از اخبار، ناپایداری محیط یا حتی هراس از آینده، افراد را فرسوده کند. سازمانهایی که از قبل بستر تعامل و همافزایی قوی داشتهاند، در این قسمت مقاومتر ظاهر خواهد شد.
آیندهای که تعامل زیرساخت آن است
بهنظر من، یکی از حقیقتهای فردای کسبوکار این است که ابزارهای تعاملی و همکاری تیمی جایگاه استراتژیک اشکار خواهند کرد. بهاختصاصی ابزارهایی که برای «همکاری حرفهای» ساخته شدهاند، نه فقطً مطلبرسانها و ایمیل که به ارتباطات روزمره عمومی یا شبکههای اجتماعی تعلق دارد.
این تواناییها به ما یادآوری کرد این چنین ابزارهایی دیگر انتخابی برای بهبود کیفیت کار نیستند، بلکه به بخشی از الزامات پایدار هر کسبوکار کوچک و بزرگی تبدیل شده است.
اگر به تاریخچه شرکتها نگاهی بیندازیم، میبینیم طی دههها، الزام به پاسخگویی به سازمان بیمه فراهم اجتماعی و پرداخت مالیات، سیستمهای حسابداری مالی تبدیل به اجزای بدیهی زیرساخت هر شرکت و سازمان شده است . از روز اول ثبت شرکت، فردی تردید ندارد که به این زیرساختهای نرمافزاری نیاز دارد.
به همین ترتیب، احتمالا زمان آن رسیده باشد که همانقدر جدی، از همان نخستین فرایند و ضمانت کار تیمی، زیرساخت تعامل و ثبت تعهدات کاری، پروژها و اسناد شرکت را هم در قالب زیرساخت الزامی نهادینه کنیم.
هر بحران، آزمونی برای تابآوری و فرصتی برای بازآفرینی الگوهای کاری ماست. بیاییم از این تواناییها یاد بگیریم، انعطافپذیر بمانیم و برای آینده نیرومندتر کنار هم باشیم.
یک درس اساسی برای همه ما
گرچه هیچکدام از ما آرزوی این حوادث تلخ و جنگ را نمیکند اما احتمالا با اهمیت ترین درسی که از این مشکلاتها میگیریم این است که در مشکلاتها، قضیه مهم نگه داری انسجام و ربط تیم است.
درنهایت، باور دارم اندوخته مهم و ستون بقای ما در هر شرایط تا این مدت همان «تعهدات متقابل» و «ارتباطات انسانی» است. باید یقین باشیم که حتی در سختترین شرایط، زیرساختی داریم که بتواند ربط و تعامل ما را زنده نگه دارد.
و همانطورکه برای گسترش زیرساختهای فنی و نرمافزاری تلاش میکنیم، باید مواظب باشیم زیرساخت انسانی سازمان را نیز قوی نگه داریم؛ چون همین پیوندها می باشند که در منشأ هر پیروزی و عبور از بحران نقشی اساسی ایفا میکنند. بیایید این زمان را به بهانهای برای نزدیکتر شدن، بازنگری ماموریت های و همدلتر شدن با هم تبدیل کنیم تا نهفقط در زمان بحران، بلکه در مسیر رشد و پیشرفت نیز همراه و پشتیبان یکدیگر باشیم.
دسته بندی مقالات
[ad_2]